راه هایی برای قوی تر کردن ذهن

الگوهای فکری ناسالم را شناسایی و جایگزین کنید.

طرز فکر شما بر احساس و رفتار شما تأثیر می گذارد. فکر کردن به چیزهایی مانند "من نمی توانم این را تحمل کنم" یا "من خیلی احمقی هستم" قدرت ذهنی را از شما می گیرد.

به افکار خود توجه کنید. احتمالاً متوجه تم ها و الگوهای رایج خواهید شد. شاید شما از انجام کارهایی که احساس ترس می‌کنند خودداری کنید. یا شاید خودتان را متقاعد کنید که کنترلی بر زندگی خود ندارید.

به افکار غیرمولد و غیرمنطقی با چیزی مفیدتر پاسخ دهید. بنابراین به جای گفتن "من این را به هم خواهم زد" به خود یادآوری کنید "این فرصت من برای درخشش است و من تمام تلاشم را می کنم." تغییر مکالماتی که با خودتان دارید می تواند ابزاری ترین کاری باشد که می توانید برای تغییر زندگی خود انجام دهید.

مطالب مرتبط

اقدام مثبت انجام دهید

بهترین راه برای آموزش مغز برای متفاوت فکر کردن این است که رفتار خود را تغییر دهید. کاره ای سخت انجام دهید - و حتی زمانی که فکر می کنید نمی توانید به انجام آن ها ادامه دهید. به خودتان ثابت خواهید کرد که از آنچه فکر می کنید قوی تر هستید.

عادات روزانه سالمی را نیز ایجاد کنید. قدردانی را تمرین کنید، ورزش کنید، خواب کافی داشته باشید و رژیم غذایی سالمی بخورید تا مغز و بدن شما بتوانند در بهترین حالت خود باشند.

به دنبال افرادی بگردید که الهام بخش شما برای بهترین بودن هستند و محیطی ایجاد کنید که از تلاش های شما برای ایجاد یک سبک زندگی سالم حمایت کند.

عادات بدی که عضله ذهنی را از شما می گیرد را کنار بگذارید.

همه عادات خوب در جهان اگر درست در کنار عادات ناسالم خود انجام دهید، مؤثر نخواهند بود. مثل خوردن دونات در حالی که روی تردمیل در حال دویدن هستید.

به عادات بد خود توجه کنید که قدرت ذهنی را از شما می گیرند (همه ما آنها را داریم). چه برای خود متاسف باشید و چه از موفقیت دیگران ناراحت باشید، فقط یک یا دو مورد طول می کشد تا شما را در زندگی گیر کند.

هنگامی که از عادت های بد خود آگاه شدید، انرژی خود را صرف جایگزینی آنها با جایگزین های سالم تر کنید. سپس، شما قادر خواهید بود از چرخ همستر خارج شوید و در واقع به سمت اهداف خود پیش بروید.

احساسات

احساسات چگونه کار می کنند؟

کنترل احساسات منفی کار آسانی نیست. اما اگر درک کنید که آنها چگونه کار می کنند، می توانید یاد بگیرید که چرخه را قبل از مارپیچ بشکنید. در طول یک قسمت احساسی، احتمالاً این سه چیز را تجربه خواهید کرد:

پاسخ فیزیولوژیکی بدن شما به طور غیر ارادی به یک موقعیت واکنش نشان می دهد. به عنوان مثال، اگر در مورد یک سخنرانی عصبی هستید، ممکن است به شدت نفس بکشید و عرق کنید.

https://lifestyleara.sadrablog.com/

پاسخ شناختی مغز شما همچنین وضعیت شما را آگاهانه یا ناخودآگاه ارزیابی می کند که به نوبه خود بر تجربه ذهنی شما از آن تأثیر می گذارد. اگر قبلاً در حین ارائه گیج کرده اید، ممکن است مغز شما از سخنرانی بعدی شما ترس داشته باشد.

پاسخ رفتاری پاسخ فیزیولوژیکی و شناختی شما به نوعی رفتار تبدیل خواهد شد. در زمینه ارائه، ممکن است از طریق زبان بدن بسته، حالات چهره عصبی و لحن لرزان احساس ناامنی کنید.

با ذهن آگاهی و خودآگاهی، می توانید این پاسخ ها را به محض وقوع شناسایی کنید. این به شما این امکان را می دهد که قبل از اینکه مشکل ساز شوند، آنها را قطع کنید. اگر متوجه لرزش دستان خود شدید، نفس عمیقی بکشید و سعی کنید بدن خود را آرام کنید.

اگر متوجه شدید که ذهن شما با افکار منفی می چرخد، می توانید آگاهانه تفکر مثبت را تمرین کنید و احساسات مثبت و عواطف مثبت را تشویق کنید.

تحریک احساسات به سلامت شما آسیب می زند

عدم بیان درست احساسات در طولانی مدت سلامت شما را به خطر می اندازد. در اینجا به برخی از پیامدهای احتمالی اشاره می کنیم:

اختلالات سلامت روان: اگر احساسات خود را آزاد نکنید، احتمال بیشتری وجود دارد که آن ها را نشخوار کنید. این امر می تواند منجر به اختلالاتی مانند افسردگی و اضطراب شود.

استرس: احساسات شدید می تواند منجر به افزایش سطح کورتیزول و آدرنالین ⁇ هورمون های مسئول استرس شود. اگر احساسات خود را آرام نکنید، این امر می تواند منجر به شرایط سلامت جسمی مانند دیابت و بیماری قلبی شود و خطر فرسودگی شغلی شما را افزایش دهد.

سیستم ایمنی ضعیف: احساسات و پاسخ ایمنی شما ارتباط نزدیکی با هم دارندپژوهشگران هنوز در حال بررسی سوال ذهن - بدن هستند، اما شواهد حاکی از یک رابطه هم زیستی بین هر دو است.

بیان احساسات خوب است

نگه داشتن احساسات منفی تا زمانی که به خانه برگردید از ترس شلاق زدن به همکارانتان وسوسه انگیز است. و در بیشتر موارد، این کار درستی است - خوب است قبل از انجام کاری که پشیمان می شوید، خود را خنک کنید. اما به مرور زمان سلامت عاطفی شما را از بین می برد.

پس از تنظیم مجدد، گام بعدی شما باید این باشد که احساسات خود را بررسی کنید، شناسایی کنید که چه چیزی آنها را تحریک کرده است، و ببینید چه کاری می توانید برای اصلاح وضعیت انجام دهید. اگر یک همکار از مرز عبور کرد، ابراز نارضایتی شما می تواند به او کمک کند تا بفهمد چرا رفتارش اشتباه بوده است. اگر از دست دادن یکی از عزیزانتان غمگین هستید، گفتن این موضوع به رئیستان به او کمک می کند تا از شما حمایت کند.

و اگر هرگز احساسات خود را در محل کار ابراز نکنید، به خطر می افتید. این کار سطح استرس شما را افزایش می دهد، به سلامت عاطفی شما صدمه می زند، و حتی می تواند سیستم ایمنی شما را پایین بیاورد. و در طول زمان، می تواند منجر به تصمیم گیری غیرمنطقی و خشم عاطفی شرم آور شود.

خوشبختانه، با صبر و تمرین، می توانید یاد بگیرید که احساسات خود را به طور سازنده ای منتقل کنید. عقب نشینی کنید، احساسات خود را بپذیرید و با کسی که به او اعتماد دارید تمرین کنید. تمرین منجر به هوش هیجانی بهتر و ارتباطات معتبرتر با همکارانتان خواهد شد که ارزشمند هستند.

بیشتر بخوانید